درسای علوم پایه چقدر تو آیندهی کاری من کاربرد دارن؟
علوم پایه از اسمش هم مشخصه که پایهی پزشکیه و قراره که هرچی یاد میگیریم روی این پایه سوار بشه. به همین دلیل عده ای گفتن که کاملاً مرتبط هستن!
شاید از ترم بالایی ها زیاد شنیدی که علوم پایه و بالینی به هم ربطی ندارن! اما خودت در حین خوندن درسای این دوره یه چیزایی دیدی که مربوط به مسائل بالینی بوده و فکر میکنی که بالاخره بیتأثیر نیستن. مثل بیماریهای عفونی و افسردگی و آریتمیهای قلبی و…
درسای علوم پایه توی کارای تحقیقاتی نقش پررنگتری دارن. البته الزاماً همهی تحقیقاتی که انجام میشه اینجوری نیستن و میتونه کاملاً توی یه فضای متفاوت هم باشه.
اما چی میشه که عدهای علوم پایه رو وقت تلف کردن و بیارتباط با بالینی میدونن؟! واقعیتش اینه که ما دوتا مشکل بزرگ داریم: استادایی که پزشک نیستن و پزشکایی که استاد نیستن!
توی علوم پایه اساتیدی داریم که “پزشک” نیستن و نمیدونن کجای این درسا مهمه و روی چه مباحثی باید تاکید شه. به همین دلیل انبوهی از مباحث بیخود رو به ما تدریس میشه و چیزای خوبم لابلاش گم میشه!
توی دورهی بالینی پزشکایی داریم که استاد نیستن. به دلیل داشتن رتبهی بورد خواستن مزایای هیأت علمی رو داشته باشن ولی وقت و علاقهای به داشتن نقش “معلم” ندارن. صرفاً خروجی نهایی به ما آموزش داده میشه؛ یعنی علائم، تشخیص و درمان! و اینجوری میشه که خیلیا ارتباطی نمیبینن!
این مسأله باعث نمیشه که طول ترما یا واسه امتحان علومپایه درس نخونیم. هم باید از درسا نمره گرفت و هم باید تلاش کرد که پزشک بهتری بود! آیا راهی بجز درس خوندن هست واسه این دوتا هدف؟
میشه به قضیه مثبت هم نگاه کرد. با این وضعیت اگه توی دورهی علوم پایه وضع تحصیلی خوبی هم نداشتی میتونی از فیزیوپاتولوژی درس خون بشی تا پزشک خوبی باشی و امیدوار باشی که سابقهی ضعیف گذشته تأثیری نمیذاره!
اینا که گفتم واسه پزشکی بود. دندونپزشکیا که کلاً تکلیفشون مشخصه. اگه ربطی دیدن به ما هم خبر بدن